English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3370 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Those who agree,raise their hands. U موافقین دستهایشان رابلند کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pros U موافقین
Lift up the table. U سرمیز رابلند کن
Well discuss it at dinner. U سرت رابلند کن ببینم
They pinched my keys. U کلیدهایم رابلند کردند
upheave U از زیر چیزی رابلند کردن
You can lift the piano alone. U تنهائی نمی توانی پیانو رابلند کنی
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> U کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
noncompatibility U دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessor U تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessing system U سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> U برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
mode U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
modes U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
collision detection U پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
MMU U مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
companding U دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
he is well spoken of U از او تعریف می کنند
they mingle their tears U با هم گریه می کنند
he warned them to obey U اطاعت کنند
PRI U پشتیبانی کنند
daisy chain U سومین را و... فراخوانی می کنند
they make much noise U زیاد شلوق می کنند
they dispute about nothing U درسرهیچ نزاع می کنند
they make much noise U خیلی صدا می کنند
compatible U با هم درست کار می کنند
i hear him complain U میشنوم که شکایت می کنند
the trumpets blows U شیپورها صدا می کنند
My feet hurt. U پاهایم درد می کنند.
Murray code U - بیت استفاده می کنند
charnel house U مردگان راتوده می کنند
had it trans ted U بدهید ترجمه کنند
watch pocket U جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
the iron interest U کسانی که در اهن کار می کنند
they went to r. themselves U رفتند که نامه نویسی کنند
fillister U رندهای که با ان کنش کاودرست کنند
screen coordinator U هماهنگ کنند پوشش دریایی
knife board U میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
They act after their kind. جنس خود رفتار می کنند.
they are in full retreat U سخت عقب نشینی می کنند
fire support coordinator U هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
nogging U اجری که بان فواصلی را پرمی کنند
tandem U وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
tandems U وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
the police are on his track U مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
combination U مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
The story goes that … U آورده اند که (چنین روایت کنند )…
oast U کورهای که رازک را دران خشک می کنند
oleomargarine U کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
mud sill U پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
They fight like cat and dog . U باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند
pontoon U کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
She is the talk of the town . U همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند
Providence watches over him. U از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
who are your reference? U چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
saw doctor U ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
Birds of a feather flock together . <proverb> U پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
human machine interface U حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
musette U اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
koumiss U قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند
ccd U که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
mouses U که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
collaret U یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند
mountain dew U ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
combatable U قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
fleas i. doges and cats U کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
meat safe U قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
mealing table U صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
tightropes U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
company grade U پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
mouse U که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
tightrope U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
numerical U داده ذخیره شده کار می کنند
pontoons U کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
columns U ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
generations U کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
column U ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
pulper U اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
pond life جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
water bed U تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
priestcraft U دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند
boat people U پناهندگانی که با قایق از کشور خود فرار کنند
functional U مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
generation U کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
rissoles U کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
rissole U کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
qualifying shares U سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند
time U سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
The squirrels are storing up nuts for the winter. U سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند .
kirmess U جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند
lachryma christi U باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند
departmental LAN U چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
live lining U ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
manil hemp U کنف مانیلایی که از ان طناب وبوریا درست می کنند
corporal oath U سوگندی که بادست زدن بکتاب یاد کنند
huck aback U حولهای پارچه نخ وکتان که گاهی گلداردرست می کنند
messages U اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
database U که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
databases U که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
hydrotherapeutic U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
hydropath establishment U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
kago U تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
Refugees believe Germany is a land of milk and honey. U پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
message U اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
timed U سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
times U سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
processes U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
oatcake U کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر
In a quarrel they do not distribute sweetmeat. <proverb> U توى دعوا یلوا پخش نمى کنند.
carriages U کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
These trees deprive the house of light . U این درختها منز ؟ را نور محروم می کنند
The surely clean you out in this nightclub . U دراین کارباره آدم را لخت می کنند ( می چاپند )
Can you get it repaired? U آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
mutton chop U دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند
carriage U کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
pentarch U یکی از پنج تن مردمی که در جایی حکومت کنند
This car is assembled in Iran. U این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
in house training U برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
initials U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
pneumatic U بافشار گاز وسایلی که با فشارگاز یا هوا کار می کنند
initialled U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialing U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialling U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
accross the slope system U شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
backplane U مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
candle ends U باقی مانده هرچیزکه مردم لئیم جمع می کنند
protonotary apostoloc U یکی از 21 تن متران هایی که فرمان پاپ را ثبت می کنند
command sponsored dependent U بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند
Atari ST U و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند
picalilli U ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند
mail application programming interface U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
gate U قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
guild hall U عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
gates U قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
an out match U مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
initialed U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
Olympic Games U مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
jacamar U پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
analogue U خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
analogues U خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
train headway U فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند
analogues U خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
transceiver U گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
wysiwyg U You What Is See WhatYou کلمه پردازهایی که تصاویر صفحهای تولید می کنند
He was engrossed in conversation . U فوتبالیستها دارند قبل از بازی خودرا گرم می کنند
analogue U خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
fritter U کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
symmetry ink U مرکبی که اثران در روی کاغذتنهاوقتی نمودارمیشودکه ان کاغذراگرم کنند
initial U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
They live abroad for the greater part of the year. U آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.
resurection pie U کلوچهای که از ریزههای خوراک مانده از پیش درست کنند
fritters U کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
time U زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند
timed U زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند
times U زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند
indirect speech U گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
lyuch law U مجازاتی که مردم بدون دادرسی و پیش خود معین می کنند
ccitt U انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
fetched U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
fetch U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
concerted action U عمل مرسوم عملی که عدهای برای انجام ان توافق کنند
In the nature of things, young people often rebel against their parents. U طبعا جوانان اغلب با پدر و مادر خود سرکشی می کنند. .
fetches U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
to lose track [of] U فراموش کنند [یا دیگر ندانند] که شخصی [چیزی] کجا است
tulip design U طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
chalk troops U سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
splash scale U طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
functioned U چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
functions U چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
operation U آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند
pacts U قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
pos systems U فروشگاههای زنجیرهای وسوپرمارکتها که اخیرا " ازسیستمهای POS استفاده می کنند
communication U پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
acronym U حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
punchboard U کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
pact U قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
punched card U کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
function U چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
acronyms U حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
circulars U موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
comparator U وسیله منط قی که درستی خروجی آن درست است که ورودیها با هم فرق کنند
justifications U انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند
justification U انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند
circular U موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
They must hunger in frost, that will not work in heat. <proverb> U آنهایی که در تابستان کار نمى کنند بایستى در زمستان گرسنه بمانند.
Most home helps prefer to live out. U بسیاری از کارگران خانگی ترجیح می دهند بیرون از خانه زندگی کنند .
matelote U یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند
obituarian U کسیکه در گذشتهای تازه راباشرح حال درگذشتگان درروزنامه اعلان می کنند
landline U خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
cordon U یک عده پاسبان یانظامی که درفواصل معین محلی رااحاطه کنند خط قرنطینه
autoharp U سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
snag boat U کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
asynchronous U ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند
cordons U یک عده پاسبان یانظامی که درفواصل معین محلی رااحاطه کنند خط قرنطینه
theoric U وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
bran pie U فرف بزرگ پراز سبوس که اسباب بازیهایی درمیان ان پنهان می کنند
machines U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine U تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
variables U کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
2single gas
1offshoring
1Rotating machinery absorbing real power in any of a number of operating quadrant combinations
2انرژی پتانسیل
1what kind of exercise are you best friends doing?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com